13950114000523 PhotoA

از گذشته همواره این سؤال در محافل مذهبی و انقلابی مطرح بوده است که انجمن حجتیه چه نسبتی با انگلیس دارد؟ آیا این تشکل صرفاً یک سازمان مذهبی است که در اوج تکلیف شرعی مبارزات خود، با بهایی‌ها سرشاخ می‌شود؟ و یا اینکه این جریان یک زوج تکمیل‌کننده سازمان سری بهائیت است که باید برای انگلیس در یک جدال هدفمند، دو مقصود را حاصل کنند. ابتدا اینکه با مطرح کردن بهائیت، زمینه گسترش آن را فراهم کنند. ثانیاً اینکه با جذب و جلب جوانان کشور که در محافل مذهبی به مسیر مبارزه با استعمار غربی کشیده می‌شوند، یک جریان مشکوک را که «دین از سیاست را جدا می‌دانست»، قوت بخشیده و انرژی و توان جوانان کشور را در یک بازی مداخله‌ای و مباحثه‌ای با بهائیان فرسوده و یا به خدمت بگیرند.

ازجمله کسانی که عنصری فعال در انجمن حجتیه بود «عطاالله مهاجرانی» است که جوانی بااستعداد برای فراگیری است و از روستایشان کم‌تر خارج شده و پس از اراک به شیراز رفته تا کارشناسی ارشد بخواند. با اینکه در شیراز با برخی علما ارتباط می‌گیرد و با خانم کدیور ازدواج می‌کند، ولی مبانی اندیشه حجتیه‌ای که شخصیت او را ساخته، (به‌قول جوانان انقلابی آن روزگار)، مهاجرانی را «پاستوریزه» بار آورده است و لذا این جوان چشم و گوش بسته در اولین جهش اجتماعی ـ فرهنگی خود که شاید با تشکیلات انجمن حجتیه کاهش ارتباط داده بود، منشی خود را «صیغه»‌ و بعد «تجدید فراش» می‌کند که این‌کار در همسر اول مهاجرانی و برادر همسرش، جهش ایدئولوژیک تولید کرده و ناکامی‌های اجتماعی و زناشویی را تئوریزه کرده و از کارگزاران به‌اصطلاح «اصلاحات» می‌شوند، و به خارج فرار می‌کنند.

عطا مهاجرانی که قلم‌به‌دست خوبی است، میرزا بنویس نظریه‌های اکبر هاشمی می‌شود و در روزنامه به طرح دیدگاه‌های هاشمی در زمینه رابطه با آمریکا می‌پردازد که سروصدای زیادی به راه انداخت. این فعالیت‌ها و همراهی چهره‌ها و تیم‌های روشنفکری به نام مشارکتی‌ها، سلول‌های اندیشه‌های انجمن را بیش‌ازپیش تحریک می‌کند. همان‌گونه که بهائیت یک سازمان سری و فراماسونی است و اعضاء آن هیچ ولایی را به‌جز ولایت سازمان و شبکه بهائیت نمی‌پذیرند و مقوله‌هایی مانند شهروندی و تابعیت ملی، هیچ جایگاهی برایشان ندارد، اعضای انجمن حجتیه هم که اشتهار دارند با نظریه ولایت‌فقیه عناد و دشمنی و کینه‌ورزی می‌کنند و آن را بدعت دانسته و دخالت سیاست در دین می‌دانند. به دلیل سرگرمی‌های تشکیلاتی با کتب دینی و روایی و تسلط بر روش‌های استدلالی و آموزه‌های دینی، در کنار سعید حجاریان که نمونه دیگری از چهره‌های مشکوک است، به تئوریسین مذهبی جریان‌های لائیک مثل مشارکت و مجاهدین انقلاب و...  تبدیل می‌شوند. خوب که دقت می‌کنیم، این‌گونه است که عطا مهاجرانی که شیعه از نوع حجتیه است در یک فراز و نشیب سیاسی،‌ تبدیل به یک لیدر فکری اپوزیسیون نظام می‌شود که لائیک هستند و اتفاقاً آنها هم به عمق استراتژیک انجمن حجتیه که جدایی دین از سیاست است رسیده‌اند!!

اگر بقیه فراریان به خارج، بیش‌تر به آمریکا متمایل شده و با سازوکارهای رسانه‌ای و دیپلماسی عمومی آمریکا هماهنگ شدند تا معیشت آنها دچار مشکل نشود !! مهاجرانی از لندن پا را فراتر نگذاشته است و به مبانی و روح تفکر و البته به انگلیس با تمام وجود پایبند مانده است.

یعنی مؤلفه‌های اصلی تفکر شیعه انگلیسی در حجتیه، در مسیر تکاملی به اصل خود در انگلیس رسیده است.

همان‌گونه که بوق‌های انگلیسی از امسال در دستورکارهای رسانه‌ای، امام خمینی(ره)، اصل انقلاب اسلامی، رهبری و ولایت، سپاه و نظام اسلامی را هدف آماج خود قرار داده، عطا مهاجرانی هم در تفسیر انگلیسی خود، انقلاب اسلامی را اقدام احمقانه مردم ایران می‌داند که ندانسته به یک طرح خارجی خدمت کردند. بی‌بی‌سی (BBC) هم با سندسازی اخیر در سالگرد امام(ره) می‌گوید امام برای به قدرت رسیدن به قدرت‌های غربی تعهد داده و هم‌پیمانی کرده است!!

این شیعه انگلیسی، ماجرای لانه جاسوسی آمریکا و گروگان‌های آمریکایی را یک نمایش برای مصادره شدن 60 میلیارد دلار ایران در آمریکا می‌داند!!

مهاجرانی در مقاله خود همان اهانت‌های سریع‌القلم به ملت ایران را تکرار می‌کند تا طبق نسخه انگلیسی که «باید دیگران را بی‌فرهنگ و تهی نشان داد تا از قبله انگلیسی تبعیت شود»، عمل کرده باشد. معلوم نیست که این روح حسابگرانه مهاجرانی که حساب‌وکتاب و بالا و پائین رفتن قیمت طلا و نفت جهانی را دارد، چرا همیشه به سمت لندن غش می‌کند؟!

مسئله این است که انگلیسی‌ها و حتماً آمریکایی‌ها و بقیه غربی‌ها، پس از سال‌ها تلاش و جنگ و خون‌ریزی و جنایت و چپاول و ظلم علیه ملت ایران امید به اینکه بتوانند دست‌آموزان خود را بر ایران حاکم کنند، ناامید شده‌اند و اکنون برای اینکه این کابوس را به پایان برسانند، تلاش می‌کنند تا همه چیز را نفی کنند و یا زیر سؤال ببرند!! اگر تابه‌حال علیه سپاه و نهادهای نظام ایران لجن‌پراکنی می‌کردند، اکنون به تخریب امام(ره) و زیر سؤال بردن اصالت انقلاب امیدی واهی بسته‌اند و مزدبگیرانی مانند مهاجرانی هم که هزینه‌های عیاشی دارند، در این سمفونی شرکت دارند.